ب ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

سلام من دختری25ساله هستم پارسال با اقایی 45ساله متاهل درزمینه کار وشروع فعالیت کاری اشناشدم اوایل تلفن درزمینه کاربود بعدهاکم کم تلفنها بیشترشدتاوابسته شدم وصحبتهادرزمینه غیرکاری وشوخی وخنده شد من تاان موقع باجنس مذکری رابطه نداشتم جالب بودوبیشتروابسته شدم علاقه مندشدم تا فبهمیدمن واسته شدم تلفنها کم جواب میداد تاازموضوعی من عصبی شدم وگفتم دیگه نمیخوام زنگ بزنم الان باوجودقطع تماسها افسرده شدم دلم خیلی تنگ میشه روحیم خوب شده بود وقتی صحبت میکردیم ولی الان دارم دیوانه میشم نمیدانم چکارکنم راهنمایی کنید؟ مرسی


مشاور (اکرم اکبری)

با سلام.گاهی اوقات به دلیل وابستگی عاطفی و شدت علاقه ای که بوجود می اید عقل را کنار گذاشته و بدون توجه به بسیاری از مسائلی که تا دیروز برایمان ارزش داشت رفتار میکنیم.اگر قبل از این ارتباط عاطفی یکی از دوستانتان از چنین علاقه ای برایتان میگفت حتما او را منع می کردید ولی اکنون شاید اگر این اقا به این ارتباط میداد احتمالا شما با رضایت او را میپذیرفتید.اولا چون ارتباط با ایشان برایتان تازگی داشته خواستار ادامه ان بودید از طرفی اقای 45 ساله بسیار پخته تر از یک پسر هم سن و سال شما عمل میکند و شاید این موضوع باعث علاقه بیشتر شما بوده است.از طرفی ایشان متاهل هستند و ادامه ارتباط حتما برایشان مشکل ایجاد میکند .در حال حاضر مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که از فکر کردن به ایشان دست بردارید برای این کار میتوانید تفریحات و سرگرمی برای خود ایجاد کنید.همانطور که از نظر فیزیکی از هم فاصله گرفته اید سعی کنید ایشان را از فکر خود بیرون کنید،سعی کنید تنها نباشید. با گذشت زمان او را از یاد خواهید برد. شما 25 ساله و بسیار جوان هستید بطور حتم فرصتهای بهتری برایتان وجود خواهند داشت و میتوانید به این ارتباط به چشم یک تجربه بنگرید.